رنگین کمانی |
||
روزن روشنایی های جهان در آغوش مادر به چشم من باز شد . آغوش مادر بی کرانی از دریای آرامش است که وجودم را دربرگرفت و زندگی ام اینگونه آغاز شد... مادر من عنصر بی نظیری است که من را به این جا رسانده . مادرمن همان کسی که با خنده هایم خندید و با گریه هایم اشک ریخت ، با هر زمین خوردنم به زمین افتاد تا من برخیزم به پایم نشست تا من صعود کنم به آینده هایی که در اندیشه ی سبزش برایم به تصویر کشیده است . شب و روزش را برهم زد تا سال و ماهم را بسازد . تدبیر مدبرانه اش مرا به اینجا رسانده و باشد که تا همیشه ی زندگی سایه ی مهربانی اش برسرم ، آینده سازی کند و این دنیای مهربانی و حمایت های مدبرانه ی مادرم است که بهشت را به زیر پایش کشاند . موضوع مطلب : منوی اصلی آخرین مطالب |
||